۱۳۸۴ شهریور ۱۴, دوشنبه

دوست عزيزم ... ليموترش من!

يه چيزايي تو دوستم هست كه مطمئنم مي‌كنه،
مني‌ رو كه حتي تو لحظات بيش از حد غريب عشقبازي زير بارون هم مطمئن نبودم.
دقايقي كه وقتي الان به يادش مي‌يارم تنم ميلرزه اما نمي‌تونم به خودم دروغ بگم كه اون وقت تمام قلب و روح و بدنم با اتفاق همراه بوده.

واي ...! دوست داشتن هم‌زمانم عجب چيزيه! اصلا يه چيز ديگه‌س!