۱۳۸۳ مرداد ۵, دوشنبه

از چشمه تاريخ شگفتيهاي بسيار جوشيده است و از نوادر شگفتيها آنكه، به گمان كساني چيزي تحول پذيرتر و نسبي تر و استثنابردارتر و اعتباري تر و شكستني تر و ضابطه ناپذيرتر از اين اخلاق مقدس نداشته‌ايم. مشكل فقط در مباني اخلاق يا بي اخلاقي آدميان نيست، در خود اخلاقيات هم هست. يعني مسأله فقط اين نيست كه حسن و قبح افعال، ذاتي اند يا نه، و عقل و عاطفه با هم كشمكش مي ورزند يا نه، و بايد از است برمي‌آيد يا نه و آدمي مختار است يا نه، و … ، بلكه چنين مي‌نمايد كه صعبتر از اينها عجز رقت انگيز علم اخلاق است از دادن تعريفي و ضابطه‌اي روشن و دقيق براي فضيلتها و رذيلتهاي اخلاقي. هنوز كه هنوز است، پس از آن همه جهد و جنجال، معلوم نيست كه دروغ گفتن دقيقاً در كجاها بد نيست و صله رحم كجاها خوب است و خلف وعده كجا جايز است و راستگويي كي بد مي‌شود و احسان با چه كسي رواست و خشم گرفتن بر چه كسي ناروا ...
 

 

عبدالكريم سروش : اخلاق خدايان

هیچ نظری موجود نیست: