مدتيه دوست داشتن زيبا تو نظرم يه اتفاق مينيماليسمي شده!!
من تو خيلي چيزا از مينيماليسم خوشم مي ياد. تو سينما – مثل سينماي کيشلوفسکي - ، تو معماري – مثل معماري تادائو آندو - و تو دوستي ...
مثل دوستي من و دوست خوبم!
«ده فرمان» موجز و ساکت کيشلوفسکي فقيد با نماهاي نزديک تکون دهندهش، «خونه کوشينو» آندو با دو تا حجم مکعبي سادهش و لبخند و نگاه دوستم که هميشه مشتاق و در همون حال کمي نگرانه، تو من احساس نابي پديد مييارن.
بدون هيچ حرف مهم و نماي عجيب و غريبي؛ بدون هيچ حجم پيچيده و تکنولوژيکي؛ و بدون هيچ سخن ظاهرا پرمعني و نزديکي تکرارياي!
آخ چه رعد و برقي ميياد امشب ...
الانه که بارون بزنه ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر