۱۳۸۱ دی ۲۸, شنبه

فرهنگ : چرا معمولا شاديها، اميدها و اشتياقها اينقدر کوتاهن؟
سايه : شايد به خاطر اينه که ساختن هر زندگي کوچيکي هم يه فرايند سخت و طولانيه.
فرهنگ : نميدونم ... نميدونم ... چقدر که تصاوير گذشته منو نگران و نااميد ميکنن.
.
سايه ديگه هيچ چي نگفت. شايد ميخواست بگه «پس ببين خودت هم به اين نااميدي دامن ميزني.»
اما فقط چند لحظه با تبسم نگاهم کرد و رفت.

هیچ نظری موجود نیست: